امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ساختاری برای بالا رفتن

فونتیک فارسی

pelle
اسم
stair, step

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- به آهستگی از پله ها بالا رفت.

- Slowly, he mounted up the steps.

- گربه‌ای روی پایین‌ترین پله خوابیده بود.

- A cat was sleeping on the lowest stair.

- این پلکان ده پله دارد.

- This stairway has ten steps.
مرحله

فونتیک فارسی

pelle
اسم
مجازی step, grade, stage

- همیشه اولین پله دشوارترین است.

- The first step is always the hardest.

- پله‌ی بعدی اضافه کردن آرد است.

- The next step is to add the flour.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پله

  1. مترادف:
    پغنه پلکان مرقات نردبام نردبان

ارجاع به لغت پله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پله

لغات نزدیک پله

پیشنهاد بهبود معانی