با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    پیشگیری به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    جلوگیری

    فونتیک فارسی

    pishgiri
    اسم
    prevention, prophylaxis, preclusion, precaution, forestalling, preemption

    - یک ذره پیشگیری از یک عالمه درمان بهتر است.

    - An ounce of prevention is better than a pound of cure.

    - پیشگیری معلم از بدرفتاری دانش‌آموز

    - the teacher's preemption of student misbehavior

    - پیشگیری حکومت از حملات تروریستی

    - the government's preemption of terrorist attacks
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پیشگیری

    1. جلوگیری، دفع

    ارجاع به لغت پیشگیری

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پیشگیری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیشگیری

    لغات نزدیک پیشگیری

    پیشنهاد بهبود معانی