امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پیچیده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pichide
wrapped, rolled, twisted, crooked, [fig.] intricate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
بسیار
complex
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیچیده

  1. مترادف:
    بغرنج درهم سخت غامض مبهم مشکل معضل معقد مغلق
    متضاد:
    آسان سهل
  1. مترادف:
    انبوه تابدار شکن‌برشکن مجعد
  1. مترادف:
    مطوی ملفوف

ارجاع به لغت پیچیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیچیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیچیده

لغات نزدیک پیچیده

پیشنهاد بهبود معانی