با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

چاقالو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چاق

فونتیک فارسی

chaaghaaloo
صفت
عامیانه chubby, fat, plump

- گربه‌ی چاقالو در آفتاب دراز کشیده بود.

- The chubby cat lazily sprawled out in the sun.

- صورتی چاقالو با گونه‌های سرخ داشت.

- He had a chubby face with rosy cheeks.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چاقالو

ارجاع به لغت چاقالو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چاقالو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چاقالو

لغات نزدیک چاقالو

پیشنهاد بهبود معانی