با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    چالش به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    تلاش، جدال

    فونتیک فارسی

    chaalesh
    اسم
    challenge, struggle, defiance, strife

    - مرگ او حزب را با چالش جدیدی مواجه کرد.

    - His death confronted the party with a new challenge.

    - چالش بازدارنده

    - deterring challenge
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد چالش

    1. خرامیدن، خرامش، نازخرامی
    2. تکبر، غرور
    3. جولان
    4. جنگ وجدال، زدوخورد، کشمکش
    5. تلاش، مبارزه
    6. مساله، موضوع
    7. مباشرت، هماغوشی

    ارجاع به لغت چالش

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «چالش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چالش

    لغات نزدیک چالش

    پیشنهاد بهبود معانی