با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    چاک به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    شکاف، بریدگی

    فونتیک فارسی

    chaak
    اسم
    slit, opening, slash, slashing, chink, crack, split, cleft, rent, nick, cleavage, incision, fissure, rift

    - چاک سرینی در بدن انسان

    - the anal cleft of the human body

    - در هر یک از طرفین دامن او یک چاک بلند وجود داشت.

    - There was a long slit on either side of her skirt.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد چاک

    1. اسم
    2. ترک، درز، رخنه
    3. منفذ، سوراخ، شکاف، فاق
    4. پارگی، دریدگی
    5. پاره، دریده
    6. قباله، بنچاق
    7. دریچه، پنجره
    8. سپیده صبح

    ارجاع به لغت چاک

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «چاک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چاک

    لغات نزدیک چاک

    پیشنهاد بهبود معانی