با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

چراغ‌قوه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چراغی که با باطری کار می‌کند

فونتیک فارسی

cheraagh ghovve
اسم
flashlight, torch, torchlight

- باید یک چراغ‌قوه‌ی جدید برای سفرم بخرم.

- I need to buy a new flashlight for my trip.

- همیشه یک چراغ‌قوه در ماشینم برای مواقع اضطراری دارم.

- I always keep a flashlight in my car in case of emergencies.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت چراغ‌قوه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چراغ‌قوه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چراغ‌قوه

لغات نزدیک چراغ‌قوه

پیشنهاد بهبود معانی