امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

چرخاندن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

charkhaandan
to turn round, to spin, to rotate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چرخاندن

  1. مترادف:
    به حرکت درآوردن به دور خود گرداندن وادار به چرخیدن کردن چرخانیدن چرخ دادن
  1. مترادف:
    به جریان‌انداختن
  1. مترادف:
    اداره کردن
  1. مترادف:
    کنترل کردن مهار کردن

ارجاع به لغت چرخاندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چرخاندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چرخاندن

لغات نزدیک چرخاندن

پیشنهاد بهبود معانی