امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

چندش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نفرت، انزجار، اشمئزاز

فونتیک فارسی

chendesh
اسم
disgust, flinch, loathing, repulsion, wince, chill, execration, abomination, revulsion, repugnance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- فکر خوردن حشرات باعث چندشش شد.

- The thought of eating insects filled him with disgust.

- چندش او از شغلش آنقدر شدید بود که بدون تامل استعفا داد.

- His loathing for his job was so great that he quit without a second thought.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چندش

  1. مترادف:
    گزگزه لرزش
  1. مترادف:
    نفرت اشمئزاز انزجار تنفر

ارجاع به لغت چندش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چندش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چندش

لغات نزدیک چندش

پیشنهاد بهبود معانی