امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kare
sphere, globe

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
Korea
young(of certain animals)
butter
time, turn
جو شناسی
stratum
shortening
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کره

  1. مترادف:
    چربی روغن
  1. مترادف:
    پینه
  1. مترادف:
    چرک ریم وسخ
  1. مترادف:
    اجبار کراهت گوی نفرت
  1. مترادف:
    بچه نوزاد

ارجاع به لغت کره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کره

لغات نزدیک کره

پیشنهاد بهبود معانی