با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کشتیبان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(ادبی) ناخدا

فونتیک فارسی

keshtibaan
اسم
(ship's) captain, pilot of a ship, master, skipper, helmsman

- ...چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان. (سعدی)

- ... who fears the waves of the sea if Noah is the captain.

- کشتیبان را سیاستی دگر آمد.

- the helmsman decided on a different course of action
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کشتیبان

ارجاع به لغت کشتیبان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشتیبان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کشتیبان

پیشنهاد بهبود معانی