کمان به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
جنگ‌افزاری به صورت چوب خمیده
فونتیک فارسی
kamaan
اسم
bow, crossbow, longbow
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- تیر و کمان
- bow and arrow
- زه این کمان پاره شده است.
- This bow's string has snapped.
نیم‌دایره، قوس
فونتیک فارسی
kamaan
اسم
arc, arch, crescent
- کمان‌ابرو
- having arched eyebrows
- کمان دایره
- arch of a circle
مترادف و متضاد کمان
-
مترادف:شیز قوس کمانه گوژ وتر
ارجاع به لغت کمان
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «کمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کمان
لغات نزدیک کمان
- - کمال و زیبایی
- - کمالات
- - کمان
- - کمان بزرگ
- - کمان حلاجی