امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کناری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

در کنار، جنبی

فونتیک فارسی

kenaari
اسم صفت
side, sideway, lateral, littoral, borderline, axillary, axillar, corner, peripheral, parietal, marginal

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- شاخه‌های کناری درخت

- the lateral branches of a tree

- در بسیاری از کلیساها راهروهای کناری با یک ردیف طاق از راهروی مرکزی جدا می‌شوند.

- In many churches the side aisles are separated from the central aisle by a row of arches.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کناری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کناری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کناری

لغات نزدیک کناری

پیشنهاد بهبود معانی