تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- رستوران مجبور شد زودتر تعطیل کند چون به صورت غیرمنتظرهای مواد اولیهی غذای معروفشان کوتاه آمده بود.
- معمولاً صبحها زمانم کوتاه میآید.
- پریسا بالاخره کوتاه آمد و قبول کرد با او قرار بگذارد.
- آن دو کشور بعد از ساعتها مذاکره بالاخره کوتاه آمدند و آتشبس را پذیرفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کوتاه آمدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوتاه آمدن