امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کوفته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

koofte
bruised, pounded, exhausted, tired out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
meatball, rissole, one who is worn out by fatigue
خوراک پزی
dumpling
wrought
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوفته

  1. مترادف:
    خسته درمانده فرسوده وامانده
  1. مترادف:
    پایمال
  1. مترادف:
    آسیب‌دیده ضرب‌دیده

ارجاع به لغت کوفته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوفته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوفته

لغات نزدیک کوفته

پیشنهاد بهبود معانی