امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گاو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(جانورشناسی) پستانداری اهلی

فونتیک فارسی

gaav
اسم
cow, ox, bull, beef, steer

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- گوشت گاو نمکی، گوشت گاو نمک‌زده

- corned beef

- گله‌های گاو

- herds of beef

- گاو تمام شب مومو کرد.

- The cow bellowed all night.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گاو

  1. مترادف:
    بقر ثور سهر

ارجاع به لغت گاو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گاو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گاو

لغات نزدیک گاو

پیشنهاد بهبود معانی