با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

گاییدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(زننده) کردن، مباشرت کردن، مجامعت کردن، مباشرت کردن

فونتیک فارسی

gaayidan
فعل متعدی
to fuck, to bang, to ball, to have intercourse with, to screw, to shag
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گاییدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گاییدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گاییدن

لغات نزدیک گاییدن

پیشنهاد بهبود معانی