امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گردیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

gardidan
to turn, to revolve, to walk, to search

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گردیدن

  1. مترادف:
    حرکت کردن راه‌پیمودن گشتن
  1. مترادف:
    چرخ‌زدن دورزدن
  1. مترادف:
    شدن
  1. مترادف:
    تحول‌یافتن تغییریافتن

ارجاع به لغت گردیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گردیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گردیدن

لغات نزدیک گردیدن

پیشنهاد بهبود معانی