امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گسترده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gostarde
broad, catholic, comprehensive, expansive, extended, extensive, extent, far-flung, large-scale, outspread, panoramic, regnant, wholesale, wide, widespread

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
قوس
sweeping
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گسترده

  1. مترادف:
    بسیط پخش پهن پهناور شایع عریض مبسوط منبسط وسیع

ارجاع به لغت گسترده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گسترده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گسترده

لغات نزدیک گسترده

پیشنهاد بهبود معانی