امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

یکدست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای یک دست

فونتیک فارسی

yekdast
صفت
single-handed, single-armed, one-handed, having only one hand

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- ملوان یکدست با مهارت در دریاهای مواج پیمایش می‌کرد.

- The single-handed sailor navigated the rough seas with skill.

- آشپز یکدست غذای خوشمزه‌ای را در کمترین زمان آماده کرد.

- The one-handed chef prepared a delicious meal in no time.
یکنواخت

فونتیک فارسی

yekdast
صفت
evened out, unmixed, sorted out, homogeneous, picked out, classified, assorted, of uniform quality, of uniform size, whole, undifferentiated, solid

- سنگ گرانیت یکدست

- homogeneous granite

- آبی یکدست

- solid blue
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکدست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکدست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/یکدست

لغات نزدیک یکدست

پیشنهاد بهبود معانی