جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ر" (صفحه 3)
راهنمایی و فروشندگی کردن
راهوار
راهوار بودن اسب
راهواره
راهواره کردن
راهی
راهی جنوب
راهی خانه
راهی ساز
راهی سازی
راهی شدن
راهی کردن
راهیاب
راهیدن
رای آوردن
رای آوردن بیشتر از دیگری
رای العین
رای تعیین کننده
رای تمایل
رای دادگاه
رای دادگاه انصاف
رای دادن
رای داشتن
رای دهندگان
رای دهنده
رای زدن
رای سرنوشت ساز
رای شفاهی
رای شماری کردن
رای غیابی
رای قاضی
رای قاطع
رای قانونی صادر کردن
رای قطعی صادر کردن
رای کسی را تغییر دادن
رای کسی رازدن
رای گرفتن
رای گیری
رای مثبت
رای مجلس شورا
رای مخالف
رای مخالف دادن
رای مخفی دادن
رای ممتنع
رای ممتنع دادن
رای ممتنع دهنده
رای منفی
رای موافق
رای موافق دهنده
رایانه
رایانه شماری
رایاهمایی
رایت
رایج
رایج کردن
رایج ماندن
رایحه
رایحه و بوی خوش
رایزن
رایزنی
رایزنی کردن
رایگان
رایگانی
رایون
رأی
رئالیست
رئالیسم
رئوس مطالب
رئوس مطالب را ارائه دادن
رئوستا
رئوف
رئوفانه
رئوفت
رب
رب الجنود
رب النوع
رب انار
رب دشامبر
رب دو شامبر
رب دوشامبر
رب ریوند
رب سوس
ربا
رباب
رباخوار
رباخواری
رباخواری کردن
رباط
رباطی
رباعی
ربانی
ربانیت
ربایا
ربایش
ربایش گری
رباینده
ربح
ربح مرکب
ربس
ربط
ربط دادن
ربط داشتن
ربطی
ربع
ربع پیرامون
ربع دایره
ربع مسکون
ربعی
ربنا
ربوبیت
ربودن
ربی
ربیع
ربیع الاول
ربیعی
رپتسیون نشده
رپتیسیون
رپرتاژ
رپرتوار
رپس
رپورتاژ
رتبه
رتبه اسقفی
رتبه ای
رتبه بندی
رتبه بندی کردن
رتبه بندی کردن شرکت کنندگان در مسابقه
رتبه سه
رتبه گرفتن
رتبه و شغل صدر اعظم
رتبه و مقام دادن به
رتسینا
رتق و فتق
رتوش
رتوش کردن
رتوش کردن عکس
رتیل
رتیل باغی
رتیل وار
رج
رج بستن
رج بندی
رج بندی کردن
رج شمار
رج کردن
رج ماکو زده شده
رج واره
رجائ
رجاست
رجال
رجاله
رجب
رجحان
رجحان پذیر
رجحان داشتن بر
رجز
رجز خواندن
رجزخوانی
رجس
رجع
رجعت
رجعت کردن
رجعت کردن اندیشه
رجعت کردن با ویژگی گذشته
رجعت کردن بیماری
رجعت کردن خاطره
رجعت مجدد دارایی به شخص
رجعت مجدد دارایی به ورثه شخص
رجل
رجل الجبار
رجل الغراب
رجل پا
رجند
رجوع
رجوع از هبه
رجوع شود به
رجوع کردن
رجوع کردن از
رجوع کردن برای داوری
رجوع کردن برای نظرخواهی
رجوع کردن به
رجولیت
رجه
رجی
رجینا
رچک
رحل
رحلت
رحلت کردن
رحلی
رحم
رحم آوردن
رحم بند
رحم دل
رحم زاهدان
رحم کردن
رحمان
رحمانی
رحمت
رحمت به
رحمت خدا
رحمت غیر مترقبه
رحمت فرستادن
رحمن
رحمی
رحیق
رحیل
رحیم
رخ
رخ بام
رخ پردازی
رخ دادن
رخ دادن ناگهانی
رخ کشی
رخ نگاشت
رخام
رخام مرمر
رخبام
رخپوش
رخپوش دار
رخپوش را کنار زدن
رخپوش زده
رخپوش عروس
رخپوش کلاه ایمنی
رخپوش کوچک
رخپوشی کردن
رخت
رخت آویز
رخت بر بستن
رخت چرک
رخت حمام
رخت دار
رخت شستنی
رخت شورخانه
رخت شوی
رخت کندن
رخت مندرس
رخت و پخت
رخت و لباس
رخت های چرک
رختخواب
رختخواب پیچ
رختخواب دونفره
رختشور
رختشوی
رختشوی خانه
رختشوی خانه کوچک سلف سرویس
رختشویگاه سلف سرویس
رختشویی
رختکن
رختکن و حمام ورزشکاران
رختکن و صندوق خانه
رختکوب
رختگاه
رختهای شستنی
رخداد
رخداد ناروال
رخداد نامه در هواپیما
رخداده
رخدادی
رخسار
رخساره
رخساره پرداز
رخساره پردازی
رخساری
رخش
رخش سانه
رخشا
رخشان
رخشاندن
رخشایی
رخشش
رخششگری
رخششی
رخشگر
رخشندگی
رخشنده
رخشی
رخشیدن
رخصت
رخصت خواستن
رخصت دادن
رخصت گرفتن
رخگیر
رخنمون
رخنه
رخنه پذیر
رخنه در دیوار
رخنه در سد و خط دفاعی و سنگر
رخنه در نرده
رخنه کاری کردن
رخنه کاو
رخنه کردن
رخنه کردن در خطوط دفاعی دشمن
رخنه کننده
رخنه گیر
رخنه ناپذیر
رخنه یاب
رخوت
رخوت آور
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return