با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    بانو به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    خانم

    فونتیک فارسی

    baanoo
    اسم
    lady, woman, dame, Mrs., madam, grande dame

    - رفتاری که در شأن یک بانو نیست.

    - behavior unbecoming a lady.

    - او نقش بانو مکبث را بازی کرد.

    - She appeared as Lady Macbeth.
    اسپانیایی
    señora
    Doña
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد بانو

    1. بی‌بی، بیگم، خانم، علیامخدره، مادام ≠ آقا
    2. زن، زوجه، عیال، همسر
    3. خانه‌دار، کدبانو
    4. شهربانو، ملکه

    ارجاع به لغت بانو

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بانو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بانو

    لغات نزدیک بانو

    پیشنهاد بهبود معانی