امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بغلی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

baghali
carried in arms, [n.] flask

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بغلی

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    بغل‌دستی پهلویی کناری
  1. مترادف:
    آمخته به بغل شدن
  1. مترادف:
    شیشه‌شراب (کوچک و مستطیلی)
  1. مترادف:
    نوعی قطع کتاب

ارجاع به لغت بغلی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بغلی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بغلی

لغات نزدیک بغلی

پیشنهاد بهبود معانی