امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بغی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

baghy
revolt, rebellion, injustice

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بغی

  1. مترادف:
    ضلال ضلالت گم‌راهی
  1. مترادف:
    بدکاری تبه‌کاری فساد
  1. مترادف:
    تجاوز تعدی سرکشی نافرمانی
  1. مترادف:
    تجاوز کردن تعدی کردن
  1. مترادف:
    ستم کردن ظلم کردن
  1. مترادف:
    ظلم ستم

ارجاع به لغت بغی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بغی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بغی

لغات نزدیک بغی

پیشنهاد بهبود معانی