با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

جست‌وجوگرانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

با تفحص، با کاوش

فونتیک فارسی

jostojoo garaane
قید
investigative, investigatory

- کارآگاه جست‌وجوگرانه روی پرونده‌ی تحقیقاتی کار کرد.

- The detective worked diligently on the investigative case.

- وکیل یک تجزیه‌وتحلیل جست‌وجوگرانه از شواهد انجام داد.

- The lawyer conducted an investigative analysis of the evidence.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جست‌وجوگرانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جست‌وجوگرانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جست‌وجوگرانه

پیشنهاد بهبود معانی