امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

کول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گرده، پشت

فونتیک فارسی

kool
اسم
عامیانه shoulder, piggyback, upper part of the back and shoulders, tote

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- پدرم مرا تا بیمارستان کول کرد.

- My father gave me a piggyback ride all the way to the hospital.

- او کودک را کول کرد و به منزل برد.

- He carried the child home piggyback.

- کوله‌پشتی بر کولش سنگینی می‌کرد.

- The backpack felt heavy on her shoulder.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کول

  1. مترادف:
    دوش شانه کتف
  1. مترادف:
    پلاس گلیم
  1. مترادف:
    آبگیر استخر تالاب تالاب کولاب

ارجاع به لغت کول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کول

لغات نزدیک کول

پیشنهاد بهبود معانی