امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Abidance

    American: əˈbaɪdns British: əˈbaɪdəns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    سکنی، ایستادگی، دوام، ثبات قدم، رفتار برطبق توافق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد abidance

    1. noun Acting according to certain accepted standards
      Synonyms:
      conformity conformation compliance
      Antonyms:
      nonconformity noncompliance
    1. noun The act of dwelling in a place
      Synonyms:
      residency residence

    ارجاع به لغت abidance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «abidance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abidance

    لغات نزدیک abidance

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return