گذشتهی ساده:
abidedشکل سوم:
abidedسومشخص مفرد:
abidesوجه وصفی حال:
abidingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به وعده وفا کردن، به قول خود عمل کردن
پیروی کردن از، گردن نهادن به، اطاعت کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abide» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abide