امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abridgment

əˈbrɪdʒmənt əˈbrɪdʒmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abridgments

توضیحات

این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورت abridgement نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(کتاب و نمایشنامه و نوشته و غیره) شکل کوتاه‌شده، نسخه‌ی کوتاه‌شده، خلاصه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- This is an abridgement of the novel.
- این نوشته شکل کوتاه‌شده‌ی این رمان است.
- a 50-page abridgment
- خلاصه‌ی ۵۰ صفحه‌ای
noun uncountable
(کوتاه‌تر کردن کتاب یا نمایشنامه یا هر نوشته‌ی دیگر با حذف برخی جزئیات یا اطلاعات) موجز و مختصر کردن، کوتاه‌سازی، خلاصه‌سازی، تلخیص، خلاصه‌نویسی
- Drastic abridgment makes this story even more difficult to understand.
- تلخیص مفرط درک این داستان را سخت‌تر می‌کند.
- This version of the play is marred by some awkward abridgement.
- خلاصه‌سازی ناشیانه به این نمایشنامه خدشه وارد کرده است.
noun countable uncountable
(حقوق و آزادی و غیره) محدودسازی، محدود کردن
- abridgment of rights
- محدود کردن حقوق
- the abridgement of human liberty
- محدودسازی آزادی انسان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abridgment

  1. noun The act of reducing or shortening
    Synonyms: shortening, reduction, cutting
  2. noun A shortened form of a work
    Synonyms: condensation, epitome, abstract, synopsis, summary, brief, digest, abbreviation, compendium, outline, reduction, abridgement, précis, breviary, compend, condensed version, condensed form, concise edition, cut version, edited version, curtailment, short-form, decrease, encapsulation, diminution, capsule form, thumbnail sketch, precis, lessening, deprivement, sketch, capsule, disburdenment, disentitlement

ارجاع به لغت abridgment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abridgment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abridgment

لغات نزدیک abridgment

پیشنهاد بهبود معانی