امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abstrict

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

verb - transitive verb - intransitive
دستخوش (چیزی) شدن، در معرض (چیزی) قرار گرفتن، تحمل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
verb - transitive verb - intransitive
جدا شدن، افتادن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت abstrict

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abstrict» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abstrict

لغات نزدیک abstrict

پیشنهاد بهبود معانی