امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abstruse

əbˈstruːs / / æb- əbˈstruːs / / æb-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more abstruse
  • صفت عالی:

    most abstruse

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پنهان، پیچیده، غامض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He discusses abstruse problems.
- او مسائل پیچیده‌ای را مطرح می‌کند.
- the abstruse calculations of mathematicians
- محاسبات پیچیده‌ی ریاضی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abstruse

  1. adjective difficult to understand
    Synonyms:
    abstract clear as dishwater complex complicated deep enigmatic esoteric Greek to me heavy hidden incomprehensible intricate involved muddy obscure perplexing profound puzzling recondite subtle unfathomable vague
    Antonyms:
    clear concrete easy lucid obvious plain simple

ارجاع به لغت abstruse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abstruse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abstruse

لغات نزدیک abstruse

پیشنهاد بهبود معانی