امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Absurd

    əbˈsɜrːd əbˈsɜːd / / -ˈzɜːd əbˈsɜːd / / -ˈzɜːd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      absurder

    • صفت عالی:

      absurdest

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective B2
    پوچ، ناپسند، یاوه، مزخرف، بی‌معنی، نامعقول، عبث، مضحک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - absurd claims
    - ادعاهای پوچ
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد absurd

    1. adjective ridiculous, senseless
      Synonyms:
      silly foolish stupid crazy idiotic laughable ludicrous nonsensical inane unreasonable irrational goofy nutty wacky loony preposterous senseless illogical daffy dippy batty screwy off the wall fooling around joshing jokey tomfool for grins campy flaky freaky sappy gagged up
      Antonyms:
      sensible reasonable logical rational certain wise

    ارجاع به لغت absurd

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «absurd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absurd

    لغات نزدیک absurd

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دشمن جهودها دش پروری دعاوی حقه دعوای نمونه دفتر روزانه کشتی دفتر گرته ها دلجویی کردن از دلنگاره دلیراندن دلیل غیبت او دلیل نادرستی دم فشاری دما آلودگی دماغ مالی کردن دمیسزون دم گیری دنبلیچه دندان نیمه آسیا دنده ناسانگر دنیوی سازی