با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Accidentally

ˌæksəˈdentli ˌæksəˈdentli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more accidentally
  • صفت عالی:

    most accidentally

معنی

adjective B1
به‌طور اتفاقی، به‌طور تصادفی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accidentally

  1. adjective by chance
    Synonyms: by mistake, fortuitously, haphazardly, unintentionally, unwittingly

لغات هم‌خانواده accidentally

ارجاع به لغت accidentally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accidentally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accidentally

لغات نزدیک accidentally

پیشنهاد بهبود معانی