با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Accrue

əˈkruː əˈkruː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    accrued
  • شکل سوم:

    accrued
  • سوم شخص مفرد:

    accrues
  • وجه وصفی حال:

    accruing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
افزوده شدن، منتج گردیدن، تعلق گرفتن
- Savings accounts accrue interest.
- به حساب‌های پس‌انداز بهره تعلق می‌گیرد.
- Certain advantages accrue to people when they reach adulthood.
- وقتی افراد به سن بلوغ می‌رسند، امتیازات به‌خصوصی به آن‌ها تعلق می‌گیرد.
- accrued interest
- بهره‌ی جمع شده (متعلقه)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accrue

  1. verb increase by addition or growth, often financial
    Synonyms: accumulate, amass, build up, collect, enlarge, flow, gather, grow, increase
    Antonyms: decrease, lose

ارجاع به لغت accrue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accrue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accrue

لغات نزدیک accrue

پیشنهاد بهبود معانی