با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Accumbent

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
خوابیده، درازکشیده
adjective
گیاه‌شناسی سوار یا خوابیده روی چیزی (بیشتر در مورد برخی لپه‌داران مثل لوبیا گفته می‌شود)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت accumbent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accumbent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accumbent

لغات نزدیک accumbent

پیشنهاد بهبود معانی