امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adoptive

əˈdɑːptɪv əˈdɒptɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پذیرنده، فرزندپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The adoptive parents were overjoyed when they finally brought their new child home.
- والدین فرزندپذیر از اینکه بالاخره فرزند جدیدشان را به خانه برده بودند، بسیار خوشحال بودند.
- The adoptive father proudly watched as his child graduated from college.
- پدر فرزندپذیر باافتخار پسرش را که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شد، نگاه کرد.
adjective
انتخابی، اقتباسی، برگزیده، منتخب
- his adoptive country
- کشوری که به عنوان وطن اختیار کرده بود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adoptive

  1. adjective Acquired as your own by free choice
    Synonyms:
    adopted
  1. adjective Of parents and children; related by adoption
    Antonyms:
    biological native

ارجاع به لغت adoptive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adoptive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adoptive

لغات نزدیک adoptive

پیشنهاد بهبود معانی