امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Airless

ˈerləs ˈeələs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more airless
  • صفت عالی:

    most airless

معنی‌ها

adjective
عاری از هوا، بی‌هوا، خفه، گرفته یا دم‌کرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
بیباد، بینسیم
adjective
خلا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد airless

  1. adjective Oppressive due to a lack of fresh air
    Synonyms: close, stuffy, stifling, unaired
  2. adjective Marked by an absence of circulating air
    Synonyms: breathless, breezeless, still, windless

ارجاع به لغت airless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «airless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/airless

لغات نزدیک airless

پیشنهاد بهبود معانی