با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Amalgamation

əˌmælgəˈmeɪʃn əˌmælgəˈmeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    amalgamations

معنی و نمونه‌جمله

noun
امیختگی، آمیزش، امتزاج، ملقمه
- the amalgamation of several large companies
- ادغام چندین شرکت بزرگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amalgamation

  1. noun The combination of two or more commercial companies
    Synonyms: merger, uniting
  2. noun Something produced by mixing
    Synonyms: admixture, amalgam, blend, commixture, fusion, merger, mix, mixture

ارجاع به لغت amalgamation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amalgamation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amalgamation

لغات نزدیک amalgamation

پیشنهاد بهبود معانی