امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ambulate

ˈæmbjuleɪt ˈæmbjuleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ambulated
  • شکل سوم:

    ambulated
  • سوم‌شخص مفرد:

    ambulates
  • وجه وصفی حال:

    ambulating

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive
راه رفتن، حرکت کردن، در حرکت بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- People ambulated in the park all day.
- تمام روز مردم در پارک پرسه می‌زدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ambulate

  1. verb To go on foot
    Synonyms: foot, pace, step, tread, walk, hoof

ارجاع به لغت ambulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ambulate

لغات نزدیک ambulate

پیشنهاد بهبود معانی