امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Anomalous

əˈnɑːmələs əˈnɒmələs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غیرعادی، خارج از رسم، بی‌مورد، مغایر، متناقض، بی‌شباهت، غیر‌متشابه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The caring the bitch shows for the kittens is anomalous.
- مراقبت این سگ ماده از بچه‌گربه‌ها غیرعادی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anomalous

  1. adjective deviating from normal, usual
    Synonyms:
    aberrant abnormal atypical bizarre divergent eccentric exceptional foreign heteroclite incongruous inconsistent irregular odd peculiar preternatural prodigious rare strange unnatural unorthodox unrepresentative untypical unusual
    Antonyms:
    conforming normal regular standard usual

ارجاع به لغت anomalous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anomalous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anomalous

لغات نزدیک anomalous

پیشنهاد بهبود معانی