با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Anticipatory

ænˈtɪsəpəˌtɔːri ænˈtɪsɪpətəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
پیش‌نگرانه، پیش‌بینانه، با چشم‌به‌راهی، با پیش‌دستی، پیش‌گرا
- anticipatory pleasure
- لذت متصور، لذت پیشگرایانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anticipatory

  1. adjective Having or marked by expectation
    Synonyms: anticipant, anticipative, prevenient, expectant, precognizant

لغات هم‌خانواده anticipatory

ارجاع به لغت anticipatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anticipatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anticipatory

لغات نزدیک anticipatory

پیشنهاد بهبود معانی