امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Arrangement

əˈreɪndʒmənt əˈreɪndʒmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    arrangements

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural countable B1
مقدمات، تمهیدات، ترتیبات، برنامه‌ها، تدارکات، برنامه‌ریزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Have you made the necessary arrangements for the wedding?
- ترتیبات لازم برای عروسی را داده‌اید؟
- The arrangement for the wedding took months to finalize.
- برنامه‌ریزی برای عروسی ماه‌ها طول کشید تا نهایی شود.
noun countable uncountable B2
توافق، قرار، قرارومدار
- I made an arrangement to rent the property.
- توافق کردم که ملک را اجاره کنم.
- by prior arrangement
- با قرار قبلی
noun countable B2
ترتیب، نظم، قرار، تنظیم، آرایش، چیدمان
- What are the eating and sleeping arrangements?
- ترتیب خوردن و خوابیدن چگونه است؟
- flower arrangement
- گل‌آرایی
- A room arrangement that suits one person may not suit another.
- چیدمان اتاق‌ مورد علاقه‌ی یک فرد ممکن است دل‌خواه فرد دیگری نباشد.
noun countable
موسیقی تنظیم، قطعه‌ی موسیقی (دگرسان‌شده)
- a Mozart symphony in an arrangement for piano duet
- سمفونی موتسارت دگرسان‌شده برای دو پیانو
- The arrangement highlighted the flutes and violins beautifully.
- تنظیم به‌خوبی فلوت و ویولن را چشمگیر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arrangement

  1. noun an understanding
    Synonyms:
    adjustment agreement compact compromise deal frame-up game plan layout organization package package deal plan preparation provision schedule settlement setup terms
  1. noun something that has been ordered
    Synonyms:
    alignment array classification combination composition design display disposition distribution form grouping lineup method ordering organization pattern pecking order ranging rank sequence setup structure system
  1. noun musical adaptation
    Synonyms:
    chart composition instrumentation interpretation lead sheet orchestration score version

لغات هم‌خانواده arrangement

ارجاع به لغت arrangement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arrangement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arrangement

لغات نزدیک arrangement

پیشنهاد بهبود معانی