Artwork
ˈɑːrtwɜːrk
ˈɑːtwɜːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
شکل جمع:
artworks
معنی و نمونه‌جمله
noun
B2
کار هنری، اثر هنری، آثار هنری (بیشتر به کارهای نقاشی اطلاق می‌شود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- کارهای هنری موجود در این ویرایش عمر خیام
مترادف و متضاد artwork
-
noun Photographs or other visual representations in a printed publicationSynonyms:art graphics nontextual matter
ارجاع به لغت artwork
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «artwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/artwork
لغات نزدیک artwork
- - arts and sciences
- - artsy-craftsy
- - artwork
- - arty
- - aru islands