با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Arty

ˈɑːrti ˈɑːti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    arties
  • صفت تفضیلی:

    artier
  • صفت عالی:

    artiest

توضیحات

همچنین می‌توان از artsy به‌ جای arty استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
هنرمندنما، متظاهر به هنر، متظاهر به هنردوستی یا هنرمندی
- He has an arty personality.
- او شخصیتی متظاهر به هنردوستی دارد.
- the arty atmosphere of the café
- جوّ متظاهر به هنردوستی کافه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arty

  1. adjective pretended expertise in art; affected interest
    Synonyms: affected, deceptive, ephemeral, false, flaunting, illusory, imitative, overblown, popular, popularized, pretentious, pseudo, tasteless

لغات هم‌خانواده arty

ارجاع به لغت arty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arty

لغات نزدیک arty

پیشنهاد بهبود معانی