امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Assets

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural C1
دارایی‌ها، موجودی، منابع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The court ordered the seizure of his assets.
- دادگاه دستور توقیف دارایی‌هایش را داد.
- capital assets
- دارایی‌های عمده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assets

  1. noun property or money possessed
    Synonyms:
    ace in the hole ace up sleeve backing bankroll budget capital credit equity estate funds goods holdings kitty mattress means nest egg nut possessions rainy day reserve(s) resources riches sock something put aside something put away stake stash stuff valuables wealth
    Antonyms:
    liability

ارجاع به لغت assets

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assets» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assets

لغات نزدیک assets

پیشنهاد بهبود معانی