با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Asseverate

əˈsevəreɪt əˈsevəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
به‌طور جدی اظهار کردن، تصریح کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asseverate

  1. verb To put into words positively and with conviction
    Synonyms: affirm, aver, assert, avow, maintain, allege, argue, avouch, claim, contend, declare, hold, say, state

ارجاع به لغت asseverate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asseverate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asseverate

لغات نزدیک asseverate

پیشنهاد بهبود معانی