امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Astride

əˈstraɪd əˈstraɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

plural preposition
( astraddle =) با پاهای گشاد از هم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Mehri sat astride a large white horse.
- مهری سوار بر اسب بزرگ و سفیدی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد astride

  1. adjective with a leg on either side
    Synonyms:
    astraddle athwart on the back of piggyback sitting on straddling

ارجاع به لغت astride

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «astride» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astride

لغات نزدیک astride

پیشنهاد بهبود معانی