با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Astringent

    əˈstrɪndʒənt əˈstrɪndʒənt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      astringents

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    گس، قابض، جمع‌کننده، سفت، داروی قابض، سخت‌گیر،دقیق، طاقت‌فرسا، شاق، تند و تیز
    - an astringent speech
    - نطقی شدیدالحن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد astringent

    1. adjective harsh
      Synonyms: acetic, acrid, biting, bitter, cutting, sharp, tonic
      Antonyms: bland, mild

    ارجاع به لغت astringent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «astringent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astringent

    لغات نزدیک astringent

    پیشنهاد بهبود معانی