با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Attenuate

əˈtenjueɪt əˈtenjueɪt əˈtenjueɪt əˈtenjueɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    attenuated
  • شکل سوم:

    attenuated
  • سوم شخص مفرد:

    attenuates
  • وجه وصفی حال:

    attenuating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
رقیق کردن، نازک کردن، لاغر کردن، سبک کردن، تقلیل دادن
- Illness had attenuated her.
- بیماری او را نحیف کرده بود.
- Nothing could attenuate the intensity of the enemy's attack.
- هیچ‌چیز نمی‌توانست شدت حمله‌ی دشمن را کاهش دهد.
adjective
نازک، رقیق
verb - intransitive
ضعیف شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attenuate

  1. verb weaken
    Synonyms: abate, constrict, contract, cripple, debilitate, deflate, disable, dissipate, enfeeble, extenuate, lessen, mitigate, sap, shrink, thin, undermine, vitiate
    Antonyms: expand, increase, intensify, strengthen

ارجاع به لغت attenuate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attenuate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attenuate

لغات نزدیک attenuate

پیشنهاد بهبود معانی