با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Attentiveness

    əˈtent̬ɪvnəs əˈtentɪvnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    توجه، دقت
    - The pianist was extraordinary, as you could see by the attentiveness of the audience.
    - از توجه مخاطبان می‌توان این موضوع را فهمید که عملکرد پیانیست فوق‌العاده بود.
    - the children’s attentiveness
    - دقت بچه‌ها
    noun uncountable
    مراقبت، مواظبت، رسیدگی
    - He shows genuine attentiveness to others.
    - او مراقبتِ بی‌غل‌وغش خود از دیگران را بروز می‌دهد.
    - an obsessive attentiveness
    - رسیدگیِ وسواس‌گونه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد attentiveness

    1. noun Concentration of the mental powers on something
      Synonyms: attention, concentration, consideration, heedfulness, regardfulness
    2. noun Thoughtful attention
      Synonyms: concern, regard, thoughtfulness, consideration, heed, solicitude, paying attention
      Antonyms: inattentiveness

    لغات هم‌خانواده attentiveness

    ارجاع به لغت attentiveness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «attentiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attentiveness

    لغات نزدیک attentiveness

    پیشنهاد بهبود معانی